جدول جو
جدول جو

معنی قلعه جوق - جستجوی لغت در جدول جو

قلعه جوق
(قَ عَ)
دهی است از دهستان گاودولی بخش مرکزی شهرستان مراغه، واقع در 26هزارگزی جنوب باختری مراغه و در مسیر شوسۀ مراغه به میاندوآب. موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل و مالاریایی است. سکنۀ آن 792 تن، آب آن از رود خانه مردی و قنات و چشمه و محصول آن غلات و چغندر و کشمش و بادام و نخود و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه شوسه و شعبه تلفن و پاسگاه ژاندارمری دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از قلعه کوب
تصویر قلعه کوب
کوبندۀ قلعه، توپی که با آن قلعه را کوبیده و منهدم کنند
فرهنگ فارسی عمید
(پُ فُ)
قلعه کوبنده.
- توپ قلعه کوب، توپی که قلعه ها را ویران سازد
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ)
دهی است از دهستان گورائیم بخش مرکزی شهرستان اردبیل، واقع در 3هزارگزی جنوب اردبیل و 25هزارگزی شوسۀ اردبیل به خلخال. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن معتدل است. سکنۀ آن 458 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و حبوبات. و شغل اهالی زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ)
دهی است از دهستان قلعه دره سی بخش حومه شهرستان ماکو، واقع در 2500گزی جنوب باختری ماکو. به شوسۀ ماکو و بازرگان راه شوسه دارد. موقع جغرافیایی آن دره کوهستانی و هوای آن معتدل است. سکنۀ آن 559 تن است. آب آن از رود خانه زنگمار و محصول آن غلات، زردآلو و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه شوسه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ)
دهی است از دهستان ایل تیمور بخش حومه شهرستان مهاباد، واقع در 27500گزی جنوب مهاباد و 2500گزی خاور شوسۀ مهاباد به سردشت. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن معتدل مالاریایی است. سکنۀ آن 189 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات، توتون، حبوب و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ)
دهی است از بخش هرسین شهرستان کرمانشاهان، واقع در 8هزارگزی شمال خاوری هرسین، مابین زازرم و حسن بقعه. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری است. سکنۀ آن 100 تن است. آب آن از قنات و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد و در تابستان از کهریز اتومبیل میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ اِ لَ)
دهی جزء دهستان کیوی بخش سنجید شهرستان هروآباد، واقع در 18000گزی شمال مرکز بخش (کیوی) و 15هزارگزی شوسۀ اردبیل هروآباد. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری است. سکنۀ آن 63 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات، حبوب و شغل اهالی زراعت و گله داری است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ)
دهی جزء دهستان دیکله بخش هوراند شهرستان اهر، واقع در 25500گزی جنوب هوراند. در مسیر شوسۀ اهر به کلیبر. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن معتدل است. سکنۀ آن 167 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ)
دهی است از دهستان کیوان بخش خداآفرین شهرستان تبریز، واقع در 13هزارگزی جنوب خداآفرین و 20هزارگزی شوسۀ اهر به کلیبر. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و گرمسیر مالاریائی است. سکنۀ آن 161 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری است راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ نُ)
دهی است از دهستان قلقل رود شهرستان تویسرکان، واقع در 27هزارگزی باختر تویسرکان و 3 هزارگزی جنوب شوسۀ تویسرکان به کرمانشاه. موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن سردسیری است. سکنۀ آن 661 تن است. آب آن ازچاه و محصول آن غلات لبنیات، دیم و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان قالی بافی است. راه مالرو دارد. به این ده اسحاق نیز میگویند. مزرعه چهارشنبه جزو این ده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
کلاته ای است در سبزوار
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ جَ هامْ بَ)
دهی است از دهستان جوانرود بخش پاوۀ شهرستان سنندج. و کنار رود خانه لیله. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن گرمسیری. سکنۀ آن 150 تن، آب آن از رود خانه لیله و محصول آن غلات، لبنیات، محصولات جنگلی مانند: مازو، بلوط، سقز، کتیرا و غیره و شغل اهالی گله داری است. و در تابستان به ارتفاعات مجاور میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ)
دهی است از دهستان اورامان، بخش رزاب شهرستان سنندج، واقع در 18هزارگزی شمال باختر رزاب و 10هزارگزی شمال راه اتومبیل رو مریوان به رزاب. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری است. سکنۀ آن 200 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن. غلات، لبنیات، توتون و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو و راه فرعی به شوسه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ زین وَ)
دهی است از دهستان زیارت بخش شیروان شهرستان قوچان، واقع در 15هزارگزی شمال باختری شیروان. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل است. سکنۀ آن 65 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و بنشن و میوه جات و شغل اهالی زراعت و مالداری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(عَ)
قلعه ای است ویران بر فرات، از آن است موبد خلیل بن ابراهیم. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(قَ)
قلعه ای است عظیم و محکم در دامن کوه افتاده است. (از قلاع روم) (نزهه القلوب 3:99)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ کِ)
ده کوچکی است از دهستان بافت بخش بمپور شهرستان ایرانشهر، واقع در 58هزارگزی جنوب بمپور، کنار راه مالرو چانف به لاشار. سکنۀ آن 25 تن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ نَ جَ قُ)
دهی است از دهستان جعفربای بخش گمیشان، شهرستان گنبد قابوس، واقع در 12000گزی خاوری گمیشان. موقع جغرافیایی آن دشت و هوای آن معتدل مرطوب و مالاریایی است. سکنۀ آن 1000 تن است. آب آن از چاه و لب شور و محصول آن غلات، حبوب، صیفی، لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان قالیچه و گلیم بافی و نمدمالی است. تپه های متعدد از آثار ابنیه قدیم در اطراف این ده وجود دارد. راه آن فرعی است. و از دو محل بالا و پایین تشکیل شده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ)
دهی است از دهستان بیزکی بخش حومه شهرستان مشهد، واقع در 54هزارگزی شمال باختری مشهد و یکهزارگزی شمال شوسۀ مشهد به قوچان. موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل است. سکنۀ آن 142 تن است. آب آن از قنات و محصول آن غلات، چغندر و شغل اهالی زراعت و مالداری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ)
دهی است از دهستان بویراحمد گرمسیری بخش کهکیلویه شهرستان بهبهان، در 6هزارگزی شمال آرو به بهبهان. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و گرمسیری مالاریایی است. سکنۀ آن 125 تن است. آب آن از رود خانه خیرآباد و محصول آن غلات، پشم، لبنیات و شغل اهالی زراعت و حشم داری است. صنایع دستی گلیم و جوال بافی است. راه مالرو دارد و ساکنین از طایفۀ بویراحمد گرمسیری هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ چَکَ)
دهی است از دهستان گچلرات بخش پلدشت شهرستان ماکو، واقع در 48هزارگزی جنوب خاوری پلدشت و 8هزارگزی باختر راه ارابه رو دره شام. این ده کوهستانی و معتدل و مالاریایی است. سکنۀ آن 28 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان جوراب بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ)
دهی است از دهستان قبلاب بخش اندیمشک شهرستان دزفول، واقع در 68هزارگزی شمال خاوری اندیمشک و 5هزارگزی شمال ایستگاه راه آهن شهبازان. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن گرمسیری مالاریایی است. سکنۀ آن 400 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان قالی بافی است. راه مالرو دارد. ساکنین از طایفۀعشایر لر هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ جَ یِ)
دهی است از دهستان خورخورۀ بخش مرکزی شهرستان سقز، واقع در 22هزارگزی جنوب خاوری سقز و کنار رود خانه جعتو. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری است. سکنۀ آن 20 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات، لبنیات، توتون و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد در جنوب باختر آبادی روی کوه آثارابنیه قلعۀ قدیم مشاهده میشود و به نام قلعه طلوع الشجر معروف است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ جُ)
دهی است از دهستان پیربخش حومه شهرستان خرم، واقع در 22هزارگزی شمال خرم آباد و 15هزارگزی خاور اتومبیل رو خرم آباد به کرمانشاهان. موقع جغرافیایی آن تپه ماهور و هوای آن معتدل مالاریایی است. سکنۀ آن 300 تن، آب آن از چشمه و محصول آن غلات، صیفی، لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است و صنایع دستی زنان فرش بافی و جل بافی است. راه مالرو دارد. مردم آن از طایفۀ بیرالوند هستند و در زمستان به قشلاق میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ گَ)
دهی است از بخش قصرقند شهرستان چاه بهار، واقع در 13هزارگزی باختر قصرقند و کنار راه فرعی نیک شهر به قصرقند موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن گرمسیری و مالاریایی، 400 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه و محصول آن غلات، برنج، خرما، و شغل اهالی زراعت و ریسندگی. راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
نام قلعه ای بزرگ و بسیار بلند نزدیک عقرالحمیدیه از اعمال موصل و گویند آن بالاتر از عقر و بزرگتر از آن است و حب الرمان شوشی بدان نسبت دارد، (از معجم البلدان)، قلعه ای است شرقی دجلۀ موصل و از آنجاست حب الرمان و هندوانه، (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ شَ کَ نِ)
دهی است از دهستان میلانلو بخش شیروان شهرستان قوچان، واقع در 40هزارگزی جنوب شیروان و 7هزارگزی خاور مالرو عمومی امیران به دولت آباد. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل است. سکنۀ آن 630 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و بنشن و شغل اهالی زراعت و مالدارای و قالیچه بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ نُ حَ نَ)
دهی است از دهستان میان آب بخش مرکزی شهرستان شوشتر، واقع در 7هزارگزی جنوب باختری شوشتر و 5هزارگزی باختر راه تابستانی شوشتر به بند قیر کنار خاوری رود شطیط. موقع جغرافیایی آن دشت و هوای آن گرمسیری است. سکنۀ آن 150 تن است. آب آن از کارون و محصول آن غلات، برنج، صیفی، کنجد و شغل اهالی زراعت است. راه در تابستان اتومبیل رو است و ساکنین از طایفۀ عرب میان آب هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ)
دهی است از بخش دهدز شهرستان اهواز، واقع در 17 هزارگزی جنوب باختری دهدز، کنار راه مالرو راه ری به سروت. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن معتدل است. سکنۀ آن 84 تن است. آب آن از چشمه و قنات و محصول آن غلات، صیفی، و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ مَ)
یکی از قلعه های معروف در شش فرسنگی ابرقوی یزد. (نزهه القلوب ص 188)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ جِ)
دهی جزء دهستان سهندآباد بخش بستان شهرستان تبریز، واقع در 33هزارگزی جنوب بستان آباد و 26هزارگزی شوسۀ میانه بستان آباد. این ده کوهستانی و سردسیری است. سکنۀ آن 115 تن است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات، درخت تبریزی و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
تصویری از قلعه جقه
تصویر قلعه جقه
کلاچک نام جایگاه
فرهنگ لغت هوشیار
کوبنده قلعه خراب کننده دژ: بتدارک ریختن توپ قلعه کوب و سایر لوازم امر شاهانه جاری گردید، توپی که بدان قلعه را منهدم کنند
فرهنگ لغت هوشیار
قلعه ای قدیمی در جنوب منطقه ی بالا جاده ی کردکوی
فرهنگ گویش مازندرانی
از ارتفاعات بخش یانه سر واقع در هزارجریب بهشهر
فرهنگ گویش مازندرانی